کلام خدا
برای دریافت رایگان مقالات جدید در این مجله عضو شوید

«خود را بیازمایید که در ایمان هستید یا نه» (PDF) نسخه پی-دی-اف این مقاله

"خود را بیازمایید که در ایمان هستید یا نه"



اخیراً به تصویری که اول تیموتائوس 1: 18 ارائه می کند فکر می کردم. در آنجا پولس را می بینیم که راهنمایی هایی را به تیموتائوس می دهد:

اول تیموتائوس 1: 18-20
" اي فرزند تيموتاؤس، اين وصيّت را به تو مي سپارم برحسب نبوتهايي كه سابقاً بر تو شد تا در آنها جنگ نيكو كني، و ايمان و ضمير صالح را نگاه داري كه بعضي اين را از خود دور انداخته، مر ايمان را شكسته كشتي شدند. كه از آن جمله هيميناؤس و اسكندر مي باشند كه ايشان را به شيطان سپردم تا تأديب شده، ديگر كفر نگويند."

کشتی ایمان برخی، از جمله هیمیناؤس و اسکندر شکسته شد. این افراد بی ایمان نبودند. شکسته شدن کشتی ایمان این مفهوم را می رساند که این افراد زمانی در ایمان بوده اند. همانطور که پولس دوباره و این بار به هیمیناؤس و فلیطس می گوید:

دوم تیموتائوس 2: 17
" و كلام ايشان، چون اَكله مي خورد و از آنجله هيميناؤس و فِليطُس مي باشند كه ايشان از حقّ برگشته، مي گويند كه قيامت الآن شده است و بعضي را از ايمان منحرف مي سازند."

کسی از حق برگشته است که در راه حق است و از آن بازگشت می کند. چنین اتفاقی برای هیمیناؤس، اسکندر و فلیطس افتاد: ایشان از حق برگشتند؛ و ایمان را شکسته کشتی شدند. و متأسفانه تنها آنها هم نیستند. نمونه این افراد، اگرچه مثال هایی هستند که باید از آنها اجتناب کنیم، اما چیزهایی هم دارند که به ما بیاموزند.

آیا حفظ ایمان تضمین شده است؟

زمانی که تازه خداوند را شناختم، ایمان داشتم که بله، حفظ ایمان تضمین شده است و از دست دادن آن غیر ممکن است. اما در طی سالیان متوجه شدم که این تفکر اشتباه است. حفظ ایمان تضمین شده نیست. اگر چنین بود، نمونه هایی را که امروز خواهیم دید در کلام خدا وجود نداشت و اصلاً کلام خدا از افرادی که ایمانشان شکسته کشتی شد سخن نمی گفت. ایمان دارم که زندگی و ایمان مسیحی چیزی نیست که با اعتراف به رومیان 10: 9 (زيرا اگر به زبان خود عيسي خداوند را اعتراف كني و در دل خود ايمان آوري كه خدا او را از مردگان برخيزانيد، نجات خواهي يافت.) پایان یابد. در عوض زندگی و ایمان مسیحی به طول می انجامد و مسیری است که باید در طول مدت زندگی مان بپیماییم. قطعاً ایمان و زندگی مسیحی با اعتراف به رومیان 10: 9 آغاز می شود اما در همانجا پایان نمی یابد.

الف. دوم تیموتائوس 4: 6-9

پولس در پایان زندگی خود در دوم تیموتائوس رهنمود هایی را به تیموتائوس می دهد. در آیات 6-9 این کتاب می بینیم که پولس خلاصه ای از زندگی خود را بیان می کند:

دوم تیموتائوس 4: 6-9
" زيرا كه من الآن ريخته مي شوم و وقت رحلت من رسيده است. به جنگ نيكو جنگ كرده ام و دوره خود را به كمال رسانيده، ايمان را محفوظ داشته ام. بعد از اين تاج عدالت براي من حاضر شده است كه خداوندِ داورِ عادل در آن روز به من خواهد داد؛ و نه به من فقط بلكه نيز به همه كساني كه ظهور او را دوست مي دارند. سعي كن كه به زودي نزد من آيي،"

اگر ایمان چیزی بود که در همان روز ایمان آوردن پولس آغاز شده و پایان می یافت پولس نمی گفت: "ایمان را محفوظ داشته ام". در واقع که ایمان چیزی است که باید حفظ شود. پولس ایمانش را حفظ کرد در حالی که هیمیناؤس و اسکندر کشتی ایمانشان را شکستند.

همچنین توجه کنید که پولس در این خلاصه از زندگیش نگفت که: "من کلیساهای زیادی بنا کردم، کتاب های زیادی نوشتم، به جماعت زیادی موعظه کردم، هزاران نفر را به ایمان هدایت کردم." گزارشی که می دهد در پایان خدمتش بسیار ساده بود: به جنگ نيكو جنگ كرده ام و دوره خود را به كمال رسانيده، ايمان را محفوظ داشته ام.

ایمان مسیحی مانند یک جنگ یا یک مسابقه یا یک راهی است که شخص باید بپیماید. روزی که به خداوند ایمان آوردیم آغاز می شود، اما در همانجا خاتمه نمی یابد. پولس تنها در آخر زندگی اش و پس از اینکه گفت "زيرا كه من الآن ريخته مي شوم" در رابطه با ایمان، مسابقه و جنگ نیکو از فعل گذشته استفاده کرد. وی تنها در آن زمان، پیش از پایان سفرش بر روی این زمین خط نهایی را ترسیم می کند تا گزارش نهایی زندگی اش را بدهد.

برعکس پولس، بسیاری از مسیحیان ایمان دارند که مسابقه در همان روزی که ایمان آوردند تمام شد و دیگر ایمانشان هیچوقت در خطر نخواهد بود. مشخص است که پولس با آنها موافق نخواهد بود. شاید به همین خاطر هم هست که سخن او در فیلیپیان 3: 12-14 را نمی فهمیم که می گوید:

فیلیپیان 3: 12-14 و 17
" نمي‌گويم هم‌اکنون به اينها دست يافته‌ام يا کامل شده‌ام، بلکه خود را به پيش مي‌رانم تا چيزي را به‌‌دست آورم که مسيحْ عيسي براي آن مرا به‌‌دست آورد. برادران، گمان نمي‌کنم که هنوز آن را به‌‌دست آورده باشم؛ امّا يک کار مي‌کنم، و آن اينکه آنچه در عقب است به فراموشي مي‌سپارم و به‌‌سوي آنچه در پيش است خود را به جلو کشانده، براي رسيدن به خط پايان مي‌کوشم، تا جايزه‌اي را به‌‌دست آورم که خدا براي آن مرا در مسيحْ عيسي به بالا فرا‌‌خوانده است. ... اي برادران، با هم از من سرمشق بگيريد،"

بسیاری از برادران برعکس پولس گمان می کنند که دیگر جایزه را بدست آورده اند. برخی از ما اینطور فکر می کنیم که "چون ایماندارم و نجات یافته ام، پس می توانم هرطور که می خواهم زندگی کنم. من دیگر جایزه را دریافت کرده ام." زندگی مسیحی پولس اینگونه نبود. زندگی مسیحی وی ساکن نبود، "اینطور که توقفی کنیم و نجات را دریابیم و سپس به مسیر خود مانند گذشته ادامه دهیم." بلکه زندگی وی پویا بود. یک جنگ و یک مسابقه بود که باید در آن می دوید. همانطور که باز او در عبرانیان 12: 1-2 می گوید:

عبرانیان 12: 1-2
" با استقامت در مسابقه‌اي که براي ما مقرر شده است، بدويم. و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ايمان يعني عيسي بدوزيم که به‌‌خاطر آن خوشي که پيش‌‌رو داشت، صليب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچيز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است."

در واقع که زندگی مسیحی یک مسابقه و یک مسیری است که باید با چشم دوختن بر عیسی مسیح در آن بدویم. ایمان چیزی است که باید آن را حفظ کنیم.

پولس در دوم قرنتیان 13: 5 می گوید "خود را بیازمایید که در ایمان هستید یا نه" آیا در ایمان هستیم و یا بر اساس دیدگاهی تحریف شده زندگی می کنیم که گناهانمان را توجیه می کند ... زیرا زیر "فیض" هستیم؟ بیایید خود را بیازماییم! همانطور که باز پولس می گوید:

اول قرنتیان 9: 24-27
" آيا نمي‌دانيد که در ميدان مسابقه، همه مي‌دوند، امّا تنها يکي جايزه را مي‌برد؟ پس شما چنان بدويد که ببريد. هر‌که در مسابقات شرکت مي‌جويد، در هر‌چيز، تن به انضباطي سخت مي‌دهد. آنان چنين مي‌کنند تا تاجي فاني به‌‌دست آورند؛ ولي ما چنين مي‌کنيم تا تاجي غيرفاني به‌‌دست آوريم. پس من اين‌‌گونه مي‌دوم، نه چون کسي که بي‌هدف است؛ و مشت مي‌زنم، نه چون کسي که هوا را بزند؛ بلکه تن خود را سختي مي‌دهم و در بندگي خويش نگاهش مي‌دارم، مبادا پس از موعظه به ديگران، خودْ مردود گردم."

ب. مثل برزگر

این مثل برای اکثر ما آشناست. عیسی در این مثل درباره 4 نوع انسان و تأثیر تخم کلام خدا بر روی آن ها صحبت کرد. در لوقا 8: 11-15 می خوانیم:

لوقا 8: 11-15
" امّا مثل اين است كه تخم كلام خدا است. و آناني كه در كناره راه هستند كساني مي باشند كه چون مي شنوند، فوراً ابليس آمده كلام را از دلهاي ايشان مي ربايد، مبادا ايمان آورده نجات يابند. و آناني كه بر سنگلاخ هستند كساني مي باشند كه چون كلام را مي شنوند آن را به شادي مي پذيرند و اينها ريشه ندارند پس تا مدّتي ايمان مي دارند و در وقتِ آزمايش، مرتدّ مي شوند. امّا آنچه در خارها افتاد اشخاصي مي باشند كه چون شنوند مي روند و انديشه هاي روزگار و دولت و لذّات آن ايشان را خفه مي كند و هيچ ميوه به كمال نمي رسانند. امّا آنچه در زمين نيكو واقع گشت كساني مي باشند كه كلام را به دل راست و نيكو شنيده، آن را نگاه مي دارند و با صبر، ثمر مي آورند."

دسته دوم و سوم از این مثل همواره برای من جای سوال داشتند. این دو گروه کلام را رد نکردند. دست کم فوراً این کار را نکردند. اما با اینکه تخم جوانه زد ولی میوه نیاورد. کلام خدا به صراحت راجع به گروه دوم می گوید: "تا مدتی ایمان می دارند". گرچه کلام خدا در هر سه دسته جوانه می زد، اما تنها در آخرین گروه است که قادر به میوه دادن خواهد بود. دو گروه دیگر هم با اینکه ایمان داشتند، اما ایمانشان به طریقی از میان رفت. به بیان دیگر: به صرف اینکه شخص اقرار به ایمان به عیسی مسیح کند، خود به خود جز دسته چهارم محسوب نمی شود. اینکه ما در چه دسته ای قرار می گیریم بسته به این است که پس از ایمانمان چه اتفاقی خواهد افتاد. روزی که اقرار به ایمان کردیم روزی بود که تخم کلام در ما جوانه زد. اما از همان ابتدا نمی توان گفت که این جوانه چطور رشد خواهد کرد. تنها آخرین بیان از ایمانمان بیان صحیح خواهد بود. تنها در پایان کار است که شخص می تواند مانند پولس از زمان ماضی (گذشته) استفاده کند و از زندگی ایمانی خود بگوید.

در آیات بالا از لوقا باب 8 به برخی از دام هایی که ایمانمان را مورد آزمون قرار می دهند و هیچ کس نباید تسلیم شان شود، اشاره شده است که در زیر هم به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته اند. 1.

وسوسه ها

همانطور که یعقوب 1: 14-15 می گوید:

" لكن هر كس در تجربه مي افتد وقتي كه شهوت وي او را مي كَشَد و فريفته مي سازد. پس شهوت آبستن شده، گناه را مي زايد و گناه به انجام رسيده، موت را توليد مي كند."

هیچکس نباید تسلیم وسوسه ها شود. زمان هایی خواهد بود که باید میان خدا و "امیال خود" یکی را انتخاب کنیم. زمان هایی که باید از میان پیروی از خدا و طریق های خود یکی را انتخاب کنیم دو راهی های سختی خواهند بود. در چنین مواقعی، افرادی که در دسته دوم از مثل مسیح قرار دارند خدا را رها کرده و در پی شهوات خود می دوند. اگر در چنین شرایطی فرد توبه و بازگشت ننماید عواقب بسیار مخربی در پی خواهند بود. 2.

محنت / جفا برای کلام خدا

این علت از دست دادن ایمان برای همان دسته دوم در روایت مرقس از مثل برزگر آمده است (مرقس 4: 17). همانطور که پولس درمورد نتایج جفا می گوید: "هيچ كس از اين مصائب متزلزل نشود" (اول تسالونیکیان 3:3). مصائب و محنت ها افراد دسته دوم را متزلزل می کنند. گرچه در ابتدا ایمان آوردند، اما در برابر وسوسه ها و محنت ها با ثبات نیستند. به محض اینکه وسوسه ها و مصائب وارد شوند، این افراد ترجیح می دهند که راهشان را عوض کرده و به مسیر زندگی قبلی خود بازگردند. 3.

پول دوستی، طمع، فریب ثروت

پولس درباره این دام می گوید:

اول تیموتائوس 6: 9-10
" اما آناني كه مي خواهند دولتمند شوند، گرفتار مي شوند در تجربه و دام و انواع شهوات بي فهم و مضرّ كه مردم را به تباهي و هلاكت غرق مي سازند. زيرا كه طمع ريشه همه بديها است كه بعضي چون در پي آن مي كوشيدند، از ايمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سفتند."

کتاب مقدس دربردارندۀ نمونه هایی از افرادی از قوم خداست که بسیار ثروتمند بودند. دو نمونه از آنها ابراهیم (پیدایش 13: 2، 24: 35) و ایوب (ایوب 1: 3) هستند. اماآنها با وجود ثروتشان طمعکار و پول دوست نبودند. عکس العمل ایوب هنگامی که همه چیزش را در یک آن از دست داد بسیار ساده بود:

ایوب 1: 21
" و گفت: برهنه از رحم مادر خود بيرون آمدم و برهنه به آنجا خواهم برگشت! خداوند داد و خداوند گرفت! و نام خداوند متبارك باد!"

مشکل از خود ثروت نیست. بلکه مشکل از طمع و پول دوستی است. مشکل بلعام نبی این نبود که از خدا تقاضا نکرد، بلکه مشکل وی این بود که "مزد ناراستي" (دوم پطرس 2: 15) را به قدری دوست می داشت که در پی آن رفت. 4.

اندیشه های دنیوی

مانع دیگری که بر سر راه رشد تخم کلام خدا قرار دارد، اندیشه های دنیوی است. همانطور که مسیح به ما هشدار می دهد:

لوقا 21: 34
" پس خود را حفظ كنيد مبادا دلهاي شما از پرخوري و مستي و انديشه هاي دنيوي، سنگين گردد و آن روز ناگهان بر شما آيد."

نگرانی ها و اندیشه های این دنیا قلب ایماندار را سنگین می سازد و تخم کلام خدا را خفه می کند. خدا بجای جایگاه نخست در مکانی پایین تر قرار می گیرد و به نوعی اینطور تصور می شود که او نمی تواند نیازها را بر آورده سازد. اینگونه است که پرداختن به نگرانی ها و اندیشه ها تبدیل به مسئولیت شخصی مان می شوند و آنها را آنطور که خود خدا از ما می خواهد به وی نمی سپاریم:

اول پطرس 5: 7
" و تمام انديشه خود را به وي واگذاريد زيرا كه او براي شما فكر ميكند."

وقتی خدا را با اندیشه ها و نگرانی هایمان بیگانه می پنداریم و آنها را بر دوش خود می گیریم، نتیجه این می شود که در کلام خدا بی ثمر می شویم. اگرچه زمانی کلام را شنیده بودیم و به آن ایمان آوردیم، اما دانه کلام را به حال خود رها کردیم تا توسط اندیشه ها و بی ایمانی مان برای سپردن اندیشه هایمان به خدا خفه شود. همانطور که خداوند روشن ساخت، عیاشی (که امروزه به آن "پارتی کردن" و "کلوپ رفتن" گفته می شود) و مستی هم همین تأثیرات خطرناک را دارند. 5.

لذات زندگی

خداوند عیسی مسیح در آیات قبلی که از لوقا آوردیم در رابطه با نتایج این دام سخن گفت. یکی از مردان بسیار معروف خدا به نام سلیمان، نمونه ای بارز از نتایج و تأثیرات این دام است.

ثروتمند ترین پادشاه اسرائیل و کسی که خدا به قدری به او حکمت داده بود که پادشاهان مات های دیگر می آمدند تا به حرف هایش گوش کنند، در آخر "دل خود را از خدا و کلامش برگرداند". همانطور که در کتاب اول پادشاهان می خوانیم:

اول پادشاهان 11: 1-9
" و سليمان پادشاه سواي دختر فرعون، زنان غريب بسياري را از موآبيان و عَمّونيان و ادوميان و صيدونيان و حِتَّيان دوست مي داشت. از امتهايي كه خداوند درباره ايشان بني اسرائيل را فرموده بود كه شما به ايشان در نياييد و ايشان به شما در نيايند مبادا دل شما را به پيروي خدايان خود مايل گردانند. و سليمان با اينها به محبت مُلْصَق شد. و او را هفتصد زن بانو و سيصد متعه بود و زنانش دل او را برگردانيدند. و در وقت پيري سليمان واقع شد كه زنانش دل او را به پيروي خدايان غريب مايل ساختند، و دل او مثل دل پدرش داود با يَهُوَه، خدايش كامل نبود. پس سليمان در عقب عَشْتورَت، خداي صيدونيان، و در عقب مِلْكُوم رِجْسِ عمونيّان رفت. و سليمان درنظر خداوند شرارت ورزيده، مثل پدر خود داود، خداوندرا پيروي كامل ننمود. ..... پس خشم خداوند بر سليمان افروخته شد از آن جهت كه دلش از يَهُوَه، خداي اسرائيل منحرف گشت كه دو مرتبه بر او ظاهر شده ..."

و نحمیا 13: 26
" آيا سليمان پادشاه اسرائيل در همين امر گناه نورزيد با آنكه در امّت هاي بسيار پادشاهي مثل او نبود؟ و اگر چه او محبوب خداي خود مي بود و خدا او را به پادشاهيِ تماميِ اسرائيل نصب كرده بود، زنان بيگانه او را نيز مرتكب گناه ساختند."

وقتی سلیمان به دنیا آمد، خداوند ناتان نبی را فرستاد و او را یدیدیا به معنای "محبوب خداوند" (دوم سموئیل 12: 24-25) نامید. خداوند به وی آنقدر حکمت داد که از کشورهای دیگر برای صحبت با او می آمدند (اول پادشاهان 10). با اینحال هیچ یک از اینها به این معنا نیست که سلیمان پایانی نیکو داشت. دلیلش هم این است که قلب وی منحرف شد، و "خداوند را پیروی کامل ننمود". در آخر خودش در دامی افتاد که به بقیه تعلیم می داد از آن دوری کنند (امثال 2: 16-19، 5: 20، 6: 24): قصر وی کلکسیونی از زنان خارجی بود که البته عواقب خود را هم داشت – "زنانش دل او را از پیروی خدا منحرف ساختند" (اول پادشاهان 11: 3).

صرف نظر از اینکه انسانیت کهنه چقدر در تلاش است تا شما را قانع کند که اشکالی نیست اگر شما کمی در برابر گناه سست باشید، و می گوید که شما به کسی که صدمه ای نزدید، ... اما با این حرف ها متقاعد نشوید. کلام خدا می گوید "آيا آگاه نيستيد كه اندك خميرمايه، تمام خمير را مخمّر مي سازد؟" (اول قرنتیان 5: 6). هیچ نوع سازشی با گناه وجود ندارد که برای ثمر دادن شما مضر نباشد. گناه و همچنین اندیشه های این دنیا، طمعکاری و تمامی دیگر دام ها دل را سنگین، خسته و ولرم می سازد. چه کسی تصورش را می کرد که کسی که بسیار با غیرت تعلیم می داد که از زنان غریبه دوری کنید (برای نمونه امثال باب 5 را مشاهده کنید) در آخر خود چندین تای آن ها را داشته باشد؟ با وجود اینکه خدا سلیمان را نکوهش نمود (اول پادشاهان 11) وی تغییری نکرد. قلبش به قدری سخت شده بود که دیگر نمی توانست اشتباه خود را ببیند و یا نسبت به آن بی تفاوت بود. 6.

دانش دروغین / بدعتکاری ها

این مسئله در اول تیموتائوس 6: 20-21 آمده است. در آنجا پولس در رهنمود هایش به تیموتائوس گفت:

اول تیموتائوس 6: 20
" اي تيموتاؤس تو آن امانت را محفوظ دار و از بيهوده گويي هاي حرام و از مباحثات معرفت دروغ اعراض نما، كه بعضي چون ادّعاي آن كردند از ايمان منحرف گشتند."

همچنین همانطور که قبلاً هم درباره هيميناؤس و فِليطُس خواندیم:

دوم تیموتائوس 2: 17
" و كلام ايشان، چون اَكله مي خورد و از آنجله هيميناؤس و فِليطُس مي باشند كه ايشان از حقّ برگشته، مي گويند كه قيامت الآن شده است و بعضي را از ايمان منحرف مي سازند."

هیمیناؤس و فلیطس از حق برگشته و گفته بودند که قیامت انجام شده است. همانطور که از کلام خدا می توان دید، رسولان بار ها درباره تعالیم غلط و خطرناک هشدار داده اند. یوحنا هشدار داد که کسی که عیسی مسیح مجسم شده را انکار کند ضد مسیح یا دجال است (اول یوحنا 4: 3). رسولان در اورشلیم گرد هم آمدند تا درمورد تعالیمی که از ایمانداران می خواست از شریعت پیروی کرده و ختنه نمایند، صحبت کنند (اعمال15). همانطور که پولس رسول هم در اول تیموتائوس 4: 1-3 می گوید:

اول تیموتائوس 4: 1-3
" وليكن روح صريحاً مي گويد كه در زمان آخر بعضي از ايمان برگشته، به ارواح مُضِلّ و تعاليم شياطين اِصغا خواهند نمود، به رياكاري دروغگويان كه ضماير خود را داغ كرده اند؛ كه از مزاوجت منع مي كنند و حكم مي نمايند به احتراز از خوراك هايي كه خدا آفريد براي مؤمنين و عارفينِ حقّ تا آنها را به شكرگزاري بخورند."

بیایید مراقب باشیم که گوش هایمان به چه سویی است. این شخص نیست که چیزی را صحیح و یا غلط می کند، بلکه کلام خدا می گوید که چه صحیح و چه غلط است. آیا چیزی که می شنویم موافق کلام خداست؟ مهم نیست که چیزی که می شنویم خوش آیند است یا نه و یا اینکه آیا خلاف "سنت ها" است یا نه. تنها حقیقت می تواند شخص را آزاد کند. بقیه چیز ها، هرچه هم شبیه حقیقت باشد یا خوب و پر از دانش به نظر برسد، اما اسارت می آورد. اگر امروز رابطه کسی با خدا در شرایط خوبی نیست، به اعتقاد من یکی از جدی ترین دلایلش وجود اعتقادات غلط مربوط به خدا و کتاب مقدس است: ما در ذهن هایمان خدایی را داریم که خودمان ساخته ایم و آن خدا قطعاً خدای کتاب مقدس نیست. آزمایش ها سبب بروز این چیزها هم می شوند.

جمع بندی

چیزی که من به آن معتقدم، که از گفته های بالا هم مشخص است، این است که زندگی مسیحی در زمان اقرار ما اینکه "عیسی مسیح خداوند است" پایان نیافت. بله، زندگی مسیحی در آن لحظه آغاز شد، اما پایان نیافت. باید در مسابقه ای بزرگ بدویم و در جنگی نیکو بجنگیم. درستی یا نادرستی اقرار ما در ابتدای ایمان، روزانه با اعمالی که در هر روز انجام می دهیم مشخص می شود. آیا عیسی مسیح امروز خداوند ماست؟ همانطور که در رهنمود های پولس به تیموتائوس دیدیم:

اول تیموتائوس 6: 20
" اي تيموتاؤس تو آن امانت را محفوظ دار ... "

وقتی دانه ای بر زمین می افتد، آناً رشد نمی کند. کلام خدا هم به همین شکل است. کلام پویاست. رشد می کند و به این رشد هم احتیاج دارد! در سه مورد از دسته ها در مثال برزگر، دانه جوانه زد اما تنها آخرین نوع بود که ثمر آورد.

بیایید از نمونه پولس پیروی کنیم و بجای اینکه خود را در پایان راه بپنداریم و فکر کنیم که جایزه را دریافت کرده ایم، خود را در پی آن جایزه به حساب آوریم. خود را کامل ندانیم بلکه خود را در مسیر کمال بدانیم. تصمیم تقدیم کردن زندگی هایمان به مسیح تصمیمی هر روزه است. آیا زندگی هایمان امروز از آن عیسی است؟ زندگی هایمان نمی توانند هم از آن او و هم از آن دنیا باشند. با این حال بسیاری ایمان دارند که می شود زندگی شان به هر دو تعلق داشته باشد.نتیجه چنین تفکری ریاکاری و دورویی است. اگر شما در چنین شرایطی هستید، راه برون رفتی وجود دارد. خدا می تواند به شما کمک کند. به او نزدیک شوید و او نیز به شما نزدیک خواهد شد. تصمیم بگیرید که چیزی با ارزش تر از او در زندگی هایتان نباشد. زندگی تان را کاملاً به او بدهید. در زیر می خوانیم که توصیه یعقوب در این مورد چیست:

یعقوب 4: 7-10
" پس خدا را اطاعت نماييد و با ابليس مقاومت كنيد تا از شما بگريزد. و به خدا تقرّب جوييد تا به شما نزديكي نمايد. دستهاي خود را طاهر سازيد، اي گناهكاران و دلهاي خود را پاك كنيد، اي دودلان. خود را خوار سازيد و ناله و گريه نماييد و خنده شما به ماتم و خوشي شما به غم مبدّل شود. در حضور خدا فروتني كنيد تا شما را سرافراز فرمايد."

و امثال 22: 4
" جزاي تواضع و خدا ترسي، دولت و جلال و حيات است."

زندگی واقعی در تواضع و خدا ترسی یافت می شود. و در پایان، بیایید به دوم قرنتیان 13: 5 برویم. آیه ای که عنوان این مقاله هم از آن گرفته شده است:

دوم قرنتیان 13: 5
" خود را امتحان كنيد كه در ايمان هستيد يا نه. خود را بازيافت كنيد. آيا خود را نمي شناسيد كه عيسي مسيح در شما است اگر مردود نيستيد؟"

Anastasios Kioulachoglou

فارسی: Daniel Shahri