کلام خدا
برای دریافت رایگان مقالات جدید در این مجله عضو شوید

جدعون : مطالعه کتاب داوران ( بابهای 6 و 7) (PDF) نسخه پی-دی-اف این مقاله

جدعون : مطالعه کتاب داوران ( بابهای 6 و 7)



کتاب مقدس و بخصوص عهد عتیق پر است از نمونه هایی که کارهای خدا بوسیله انسان های مختلف را به ما نشان می دهد. یکی از این انسان ها مردی به نام جدعون بود. این مقاله مطالعه ای در کتاب مقدس درباره زندگی اوست.

جدعون: پیشینه او ( داوران 6: 1-10).

با توجه به زمان داستان، در دورانی بسر می بریم که قوم اسرائیل توسط داوران رهبری می شوند. آخرین داور قبل از جدعون دبوره بود. این زن که به خدا خدمت می کرد، سرزمینش برای چهل سال در آرامش بسر برد ( داوران 5: 31). اما این آرامش برای همیشه پایدار نبود. در داوران 6:1-6 می خوانیم:

داوران 6: 1-6
" و بني اسرائيل در نظر خداوند شرارت ورزيدند. پس خداوند ايشان را به دست مديان هفت سال تسليم نمود.و دست مديان بر اسرائيل استيلا يافت، و به سبب مديان بني اسرائيل شكافها و مغاره ها و ملاذها را كه در كوهها مي باشند، براي خود ساختند. و چون اسرائيل زراعت مي كردند، مديان و عماليق و بني مشرق آمده، بر ايشان هجوم مي آوردند. و بر ايشان اردو زده، محصول زمين را تا به غَزَّه خراب كردند، و در اسرائيل آذوقه و گوسفند و گاو و الاغ باقي نگذاشتند. زيرا كه ايشان با مواشي و خيمه هاي خود برآمده، مثل ملخ بي شمار بودند، و ايشان و شتران ايشان را حسابي نبود و به جهت خراب ساختن زمين داخل شدند. و چون اسرائيل به سبب مديان بسيار ذليل شدند، بني اسرائيل نزد خداوند فرياد برآوردند. "

پس از 40 سال آرامش، بنی اسرائیل بخاطر قوم مدیان تحت فشار قرار گرفته بودند. همانطور که متن می گوید، قوم مدیان در حدی مال و دارایی ایشان را نابود کردند که دیگر آذوقه و گوسفند و گاو و الاغی برای آنها باقی نگذاشتند. ( داوران 6: 4 ). اما هیچ یک از این بدبختی ها اتفاقی نبود. داوران 6: 1 علت این همه بدبختی را بیان می کند:

داوران 6: 1
" و بني اسرائيل در نظر خداوند شرارت ورزيدند. پس خداوند ايشان را به دست مديان هفت سال تسليم نمود. "

"بنی اسرائیل در نظر خداوند شرارت ورزیدند". همین دلیل بدبختی آنها بود1 با تمام این اوصاف این واقعه نتیجه ای مثبت داشت. داوران 6: 6 علت مثبت شدن نتیجه را بیان می کند:

داوران 6: 6
" و چون اسرائيل به سبب مديان بسيار ذليل شدند، [درنتیجه این سختی ها] بني اسرائيل نزد خداوند فرياد برآوردند. "

بنی اسرائیل بخاطر مشکلاتشان نزد خداوند فریاد بر آوردند. این اولین بار نبود که آنها چنین کاری می کردند. به راستی، با وجود اینکه آنها بارها در نظر خدا شرارت کردند و خدایان دروغین را پرستیدند، اما وقتی سختی ها بر آنها می آمد بازگشت می کردند و خدای حقیقی را می طلبیدند2. داوران 6: 7-10 واکنش خدا به فریاد قوم را نشان می دهد:

داوران 6: 6-10
" و چون اسرائيل به سبب مديان بسيار ذليل شدند، بني اسرائيل نزد خداوند فرياد برآوردند. و واقع شد چون بني اسرائيل از دست مديان نزد خداوند استغاثه نمودند، كه خداوند نبي اي براي بني اسرائيل فرستاد، و او به ايشان گفت: «يهوه خداي اسرائيل چنين مي گويد: من شما را از مصر برآوردم و شما را از خانه بندگي بيرون آوردم، و شما را از دست مصريان و از دست جميع ستمكاران شما رهايي دادم، و اينان را از حضور شما بيرون كرده، زمين ايشان را به شما دادم. و به شما گفتم،‌ من، يهوه، خداي شما هستم، از خدايان امورياني كه در زمين ايشان ساكنيد، مترسيد. ليكن آواز مرا نشنيديد.» "

خدا در پاسخ به فریاد قوم، پیامبری برای آنها فرستاد تا کلامش را برای آنها بگوید و آنها را بخاطر اعمالشان سرزنش کند. اما این فقط اول کار بود. در قسمت های بعدی می بینیم که خدا چه کارهای دیگری انجام داد.

جدعون: ابتدای کار ( داوران 6: 11-35)

پس از اینکه خدا پیامبری برای سرزنش قوم فرستاد، قدم بعدی رفتن به سوی مردی به نام جدعون بود. داوران 6: 11-12 می گوید:

داوران 6: 11-12
" و فرشته خداوند آمده، زير درخت بلوطي كه در عفْرَه است كه مال يوآش ابيعَزَري بود، نشست؛ و پسرش جِدْعُون گندم را در چرخشت مي كوبيد تا آن را از مديان پنهان كند. پس فرشته خداوند بر او ظاهر شده، وي را گفت: «اي مرد زورآور، يهوه با تو است.» "

وقتی می خوانیم که فرشته خدا بر جدعون ظاهر شد، تصور نکنید که یک موجود با لباس سفید و بالهای بزرگ درخشان که در آسمان پرواز می کند منظور ماست. چنین فرشته ای کاملاً خیالی است. کتاب مقدس هیچ کجا نگفته که فرشته ها بال دارند یا لباس سفید دارند و مو هایشان بلند است. کتاب مقدس آنها را اینگونه توصیف می کنند "روح هاي خدمتگذار كه براي خدمت آناني كه وارث نجات خواهند شد، فرستاده مي شوند" (عبرانیان 1: 14).

بیایید به موضوعمان بازگردیم و ببینیم خدا چطور از طریق این فرشته جدعون را تهنیت گفت. او جدعون را مردی زور آور خواند. در حالی که او مرد بیچاره ای بود که برای پنهان کردن گندم از مدیان آنرا در چرخشت می کوبید. اما از دید خدا او مردی زورآور بود. مردی که به خدا ایمان آورد، او را پیروی کرد و دستورات او را مطیعانه به انجام رساند. آیات بعدی پاسخ جدعون به تهنیت فرشته را نگاشته است:

داوران 6: 13-14
" جِدْعُون وي را گفت: «آه اي خداوند من، اگر يهوه با ماست، پس چرا اين همه بر ما واقع شده است، و كجاست جميع اعمال عجيب او كه پدران ما براي ما ذكر كرده، و گفته اند كه آيا خداوند ما را از مصر بيرون نياورد؟ ليكن الآن خداوند ما را ترك كرده، و به دست مديان تسليم نموده است.» آنگاه يهوه بر وي نظر كرده، گفت: «به اين قوت خود برو و اسرائيل را از دست مديان رهايي ده! آيا من تو را نفرستادم؟» "

جدعون سوال می کند که با وجود این همه بدبختی چطور خدا با آنهاست. در صورتی که این خدا نبود که آنها را ترک کرده بود، بلکه خود قوم با خدا نبودند. خدا هم در جواب جدعون اطمینان داد که او نجات دهنده قوم خواهد بود و به او گفت که پا پیش بگذارد. خدا به او گفت: " آیا من ترا نفرستادم؟ " به راستی که این خود خدا بود که او را فرستاد. این مأموریت فکر خود جدعون نبود. او خرمن می کوبید تا آنها را از دشمنان مخفی سازد ! در داوران 6: 15-16 پاسخ جدعون را می خوانیم:

داوران 6: 15-16
" او در جواب‌ وي گفت: «آه اي خداوند، چگونه اسرائيل را رهايي دهم؟ اينك خاندان من در منسي ذليل تر از همه است و من در خانه پدرم كوچكترين هستم.» خداوند وي را گفت: «يقيناً من با تو خواهم بود و مديان را مثل يك نفر شكست خواهي داد.» "

مردم خیلی راحت به دنبال فردی که رهبر است به راه می افتند. مانند پادشاهان و سرداران. اما واقعاً چه کسی دنبال جدعون به راه می افتد؟ او کاملاً ناشناس بود. با این حال خدا یک بار دیگر او را مطمئن ساخت که با او خواهد بود. خدا گفت: "يقيناً من با تو خواهم بود و مديان را مثل يك نفر شكست خواهي داد". به همین خاطر هم جدعون دلیلی جدی برای ترس نداشت. اما هنوز شک هایی در دل او بود:

داوران 6: 17-24
" او وي را گفت: «اگر الآن در نظر تو فيض يافتم، پس آيتي به من بنما كه تو هستي آنكه با من حرف مي زني. پس خواهش دارم كه از اينجا نروي تا نزد تو برگردم، و هديه خود را آورده، به حضور تو بگذرانم.» گفت: «من مي مانم تا برگردي.» پس جِدْعُون رفت و بزغاله اي را با قرصهاي نان فطير از يك ايفه آرد نرم حاضر ساخت، و گوشت را در سبدي و آب گوشت را در كاسه اي گذاشته، آن را نزد وي، زير درخت بلوط آورد و پيش وي نهاد. و فرشته خدا او را گفت: «گوشت و قرصهاي فطير را بردار و بر روي اين صخره بگذار، و آب گوشت را بريز.» پس چنان كرد. آنگاه فرشته خداوند نوك عصا را كه در دستش بود، دراز كرده، گوشت و قرصهاي فطير را لمس نمود كه آتش از صخره برآمده، گوشت و قرصهاي فطير را بلعيد، و فرشته خداوند از نظرش غايب شد. پس جِدْعُون دانست كه او فرشته خداوند است. و جدعون گفت: «آه اي خداوند يهوه، چونكه فرشته خداوند را روبرو ديدم.» خداوند وي را گفت: «سلامتي بر تو باد! مترس، نخواهي مرد.» پس جِدْعُون در آنجا براي خداوند‌ مذبحي بنا كرد و آن را يهوه شالوم [ یهوه شالوم یعنی: یهوه سلامتی است] اميد كه تا امروز در عُفْره ابيعَزَرِيان باقي است. "

اینجا اولین جایی است که می خوانیم جدعون چیزی را می خواهد و نشانی از خدا دریافت می کند. اما این اولین و آخرین بار نبود و بعد ها باز تکرار شد. در میان نشان های خدا معروفترین شان مربوط به نشانه پشم گوسفندان است. فعلاً به سراغ نشانه های خدا برای جدعون نمی رویم. همین کافی است که بگویم که جدعون قبل از تقاضا برای نشانه، اراده خدا در مورد آن موقعیت را می دانست. او نشانه را نخواست تا از آن اراده خدا را متوجه شود بلکه نشانه ای خواست تا چیزی که خدا قبلاً به او گفته بود تأیید شود و مشخص شود که واقعاً اراده خداست. خدا به این خواسته جدعون پاسخ مثبت داد و چیزی که خواسته بود را به او نشان داد.

رابطه خدا و جدعون در شب هم ادامه یافت. در داوران 6: 25-27 آمده:

" و در آن شب، خداوند او را گفت: «گاو پدر خود، يعني گاو دومين را كه هفت ساله است بگير، و مذبح بعل را كه از آن پدرت است منهدم كن، و تمثال اشيره را كه نزد آن است، قطع نما. و براي يهوه، خداي خود، بر سر اين قلعه مذبحي موافق رسم بنا كن، و گاو دومين را گرفته، با چوب اشيره كه قطع كردي براي قرباني سوختني بگذران.» پس جِدْعُون ده نفر از نوكران‌ خود را برداشت و به نوعي كه خداوند وي را گفته بود، عمل نمود؛ اما چونكه از خاندان پدر خود و مردان شهر مي ترسيد، اين كار را در روز نتوانست كرد، پس آن را در شب كرد. "

خدا به جدعون گفت که مذبح بعل را نابود کند و تمثالی که آنجا بود را بشکند. وجود مذبح و تمثال در آنجا و عکس العمل خشمگین مردم به از بین رفتن مذبح و تمثال که بعداً خواهیم خواند ( داوارن 6:28-30 را مطالعه کنید)، تأیید می کنند که شرارتی که قوم نزد خدا انجام دادند بت پرستی بوده است. همچنین نشان می دهد که همه قوم نزد خدا بازگشت نکردند. اما خدا بخاطر همین افرادی که توبه کردند، تمام قوم را نجات می دهد.

حال که دیدیم خدا پس از فریاد برآوردن اسرائیلیان بر جدعون ظاهر شد و به او فهماند که او قوم را نجات می دهد بیایید در کلام به پیش برویم و ببینیم بعد چه اتفاقی افتاد:

داوران 6: 33-35
" آنگاه همه مديانيان، عماليقيان و مردم مشرق زمين متّحد شدند و از رود اردن عبور کرده، در دشت يزرعيل اردو زدند. بعد روح خداوند بر جدعون آمد و او شيپور را نواخت و مردم ابيعزر را جمع کرد که به دنبال او بروند. قاصداني را هم به تمام طايفه منسي فرستاد و آنها هم آمدند و به دنبال او رفتند. همچنين به طايفه هاي اشير، زبولون و نفتالي پيام فرستاد و آنها هم آمدند و به او پيوستند. "

دشمنان اسرائیل یعنی " همه مديانيان، عماليقيان و مردم مشرق زمين " با هم متحد شدند. در این زمان بود که خدا به جدعون گفت تا قاصدانی بفرستد و اسرائیلیان را در عقب خود جمع کند. اینجا را دقت کنید که این خدا بود که جدعون را راهنمایی کرد تا تصمیم به شروع جنگ بگیرد و اینبار به او می گوید تا مردم را فرابخواند. این دوباره نشان می دهد که این خدا بود که نقشه جنگ را کشید و جدعون فقط مجری آن بود. اگر خدا نقشه اش را به او نمی گفت امکان نداشت که او نقشه و خواست خدا را بفهمد. از طرفی هم اگر جدعون به سخنان خدا ایمان نداشت و به آنها عمل نمی کرد، اراده خدا انجام نمی شد. پس موفقیت کلی این برنامه منوط بر همکاری خدا به عنوان فرمانده و جدعون به عنوان مجری بود. خود جدعون تصمیم به انجام این کار ها نگرفت و بعد هم آنرا اجرا کند، بلکه خدا تصمیم گرفت و جدعون آنرا به انجام رساند. چنین قانونی هرگاه ما نیز خواهان انجام اراده خدا باشیم صدق می کند: خدا باید اراده اش را به ما بنمایاند ( که از طریق کلام مکتوب خود این کار را کرده است ) و ما هم باید در جهت اراده او قدم برداریم.

جدعون و پشم گوسفندان ( داوران 6: 36-40)

وقتی اسرائیلی ها در عقب جدعون به صف شدند، او دوباره از خدا نشانی خواست. در داوران 6: 36-40 می خوانیم:

داوران 6: 36-40
" و جِدْعُون به خدا گفت: «اگر اسرائيل را برحسب سخن خود به دست من نجات خواهي داد، اينك من در خرمنگاه، پوست پشميني مي گذارم و اگر شبنم فقط بر پوست باشد و بر تمامي زمين خشكي بُوَد، خواهم دانست كه اسرائيل را برحسب قول خود به دست من نجات خواهي داد.» و همچنين شد و بامدادان به زودي برخاسته، پوست را فشرد و كاسه اي پر از آب شبنم از پوست بيفشرد. و جِدْعُون به خدا گفت: «غضب تو بر من افروخته نشود و همين يك مرتبه خواهم گفت، يك دفعه ديگر فقط با پوست تجربه نمايم؛ اين مرتبه پوست به تنهايي خشك باشد و بر تمامي زمين شبنم.» و خدا در آن شب چنان كرد كه بر پوست، فقط خشكي بود و بر تمامي زمين شبنم. "

آیات بالا متأسفانه مورد سوء استفاده بزرگی قرار گرفته اند و بسیاری از مردم آنرا دلیلی بر این می دانند که اراده خدا را از طریق نشانه ها بفهمند. همین است که برخی برای فهمیدن اراده خدا شیر یا خط می اندازند. برخی هم از طریق فالگیری با کتاب مقدس این کار را می کنند. و برخی هم از روش های مشابه اینها سعی در فهم اراده خدا دارند. در صورتی که مثال جدعون و پشم گوسفندان هیچ ارتباطی با چنین کار هایی ندارد. دلیلش هم این است که جدعون در نشانه پشم گوسفندان اراده خدا را جستجو نمی کرد. بلکه از این طریق می خواست تأییدیه ای برای اراده خدا که قبلاً فهمیده بود بگیرد. داوران 6: 36 می گوید: "جِدْعُون به خدا گفت: «اگر اسرائيل را برحسب سخن خود ... ". عبارت " بر حسب سخن خود " نشان می دهد که جدعون از قبل اراده خدا را می دانست. بنابراین نشانه را برای فهمیدن اراده خدا نمی خواست. بلکه می خواست چیزی که از قبل می دانست تأیید شود. در رابطه با نشانه، مورد دیگری که باید گفته شود این است که هیچ کجا در کتاب مقدس خدا موظف به دادن نشانه نیست. دلیلش هم این است که او از قبل اراده اش را از طریق کلام مکتوبش و مکاشفات به ما فهمانده است. وقتی اراده خدا را نمی دانیم باید به دنبال آن باشیم. باید کلام را بخوانیم و اگر خدا در کلام مکتوبش آنرا بر ما آشکار نساخت باید دعا کنیم تا خدا اراده اش را بر ما آشکار سازد. نباید برای خدا محدودیت بگذاریم و از قبل زمانی را برای پاسخ خدا قرار دهیم. کلام خدا هیچ کجا نگفته که خدا موظف است پاسخی که ما می خواهیم را در وقتی که ما می خواهیم به ما بدهد. بلکه او موظف است تا با طبیعت خود که خدایی پر محبت و با توجه است بهترین پاسخ را در بهترین زمانی که او مناسب می داند به ما بدهد. در رابطه با تقاضا برای نشانه ها تنها چیزی که مطمئناً از کلام خدا می توانیم بگوییم این است که خدا حتماً به ما کمک خواهد کرد تا اراده او را پیروی کنیم ( البته اگر خود ما بخواهیم آنرا پیروی کنیم ). اما هیچکس نمی تواند او را مجبور کند که چطور پاسخگو باشد. او کاری را که بهترین می داند انجام می دهد. وقتی چیزی اراده خدا باشد، خود خدا تا بیشترین حد ممکن ما را پشتیبانی خواهد کرد ( حتی اگر این کار خشک نگه داشتن پشم در زمینی سراسر خیس باشد و یا شیر یا خط یا ...) تا اراده اش را باور کنیم و آنرا به انجام برسانیم. هیچکس نمی گوید خدا از نشانه ها استفاده نمی کند. اما نشانه ها جایگزین خود کلام نیستند. آنها فقط راه هایی کمکی هستند تا ما را از اراده خدا که قبلاً فهمیده ایم( از طریق مکاشفه یا کلام مکتوبش ) مطمئن سازند.

در ادامه همین مبحث ، من معتقدم که بهترین نشانه برای فهمیدن اینکه آیا چیزی از خدا هست یا نه این است که ببینیم آن چیز به کدام سمت می رود. هر چیزی که از طرف خدا باشد با کلام خدا هماهنگی دارد. همانطور که امثال 10: 22 می گوید:

امثال 10: 22
" بركت خداوند دولتمند مي سازد، و هيچ زحمت بر آن نمي افزايد . "

 

همچنین افسسیان 3: 20
درباره خدا می گوید: " الحال او [خدا] را كه قادر است كه بكند بي نهايت زيادتر از هر آنچه بخواهيم يا فكر كنيم، "

به علاوه یعقوب 1: 16-17 می افزاید:
 " برادرانِ عزيز من، فريفته مشويد! هر بخشش نيکو و هر عطاي کامل از بالاست، نازل شده از پدر نورهاي آسمان که در او نه هيچ تغييري است و نه هيچ سايه ناشي از دگرگوني. "

هر چیزی که از خدا باشد هدیه ای بی نظیر است و ورای خواست و افکار ماست. هیچ غمی در آن نیست و در کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت عالی و بی نظیر است. در عوض چیزی که از شیطان می آید دیر یا زود نتایج برعکس به بار می آورد. یعنی اشک، درد و زخم3 ( پانویس 3 را بخوانید).آیات بالا اصلاً به این معنا نیست که اگر چیزی از طریق جفا به دست بیاید از طرف خدا نیست. کلام خدا در این مورد واضح است: "در دنيا براي شما زحمت خواهد بود" ( یوحنا 16: 33). اما حتی در زمان آزمایش و سختی هم آرامش و تشویق خدا با کسانی که پیرو او هستند خواهد بود. هیچ کس نمی تواند این آرامش و تشویقی که از طرق خداست را از بین ببرد.

جدعون: شکست مدیان ( داوران 7)

جدعون پس از معجزه پشم گوسفندان تقویت یافت. اما هنوز وقت نبرد نرسیده بود. در این میان خدا پس از جمع شدن بنی اسرائیل و با وجود اینکه باید با لشکری عظیم روبرو می شدند، به جدعون گفت که ارتشش را کاهش دهد! داوران 7: 1-2 می گوید:

" و يَرُبَّعْل كه جِدْعون باشد با تمامي قوم كه با وي بودند، صبح زود برخاسته، نزد چشمه حرود اردو زدند، و اردوي مديان به شمال ايشان نزد كوه موره در وادي بود. و خداوند به جِدْعُون گفت: «قومي كه با تو هستند، زياده از آنند كه مديان را به دست‌ ايشان تسليم نمايم، مبادا اسرائيل بر من فخر نموده، بگويند كه دست ما، ما را نجات داد. "

خدا می خواست به اسرائیلی ها نشان دهد که او خداست. خدایی که قادر است بدون در نظر گرفتن قدرت دشمن آنها را نجات دهد. به همین خاطر بود که او به جدعون دستور داد تا نیروهایش را کاهش دهد. داوران 7: 3-8 می گوید:

" پس الآن به گوش قوم ندا كرده، بگو: هر كس كه ترسان و هراسان باشد از كوه جِلْعاد برگشته، روانه شود.» و بيست و دو هزار نفر از قوم برگشتند و ده هزار باقي ماندند. و خداوند به جِدْعُون گفت: «باز هم قوم زياده اند؛ ايشان را نزد آب بياور تا ايشان را آنجا براي تو بيازمايم، و هر كه را به تو گويم اين با تو برود، او همراه تو خواهد رفت، و هر كه را به تو گويم اين با تو نرود، او نخواهد رفت.» و چون قوم را نزد آب آورده بود، خداوند به جِدْعُون گفت: «هر كه آب را به زبان خود بنوشد، چنانكه سگ مي نوشد، او را تنها بگذار، و همچنين هر كه بر زانوي خود خم شده، بنوشد.» و عدد آناني كه دست به دهان آورده، نوشيدند، سيصد نفر بود؛ و جميع بقيه قوم بر زانوي خود خم شده، آب نوشيدند. و خداوند به جِدْعُون گفت: «به اين سيصد نفر كه به كف نوشيدند، شما را نجات مي دهم، و مديان را به دست تو تسليم خواهم نمود. پس ساير قوم هركس به جاي خود بروند.» پس آن گروه توشه و كَرِنّاهاي خود را به دست گرفتند و هركس را از ساير مردان اسرائيل به خيمه خود فرستاد؛ ولي آن سيصد نفر را نگاه داشت. و اردوي مديان در واديِ پايينْ دست او بود. "

بالاخره پس از اینکه خدا انتخابش را انجام داد، تنها 300 نفر باقی ماندند. خدا از طریق همین 300 نفر می خواست ارتش مدیان و متحدانشان را شکست دهد. از سخنانی که خدا به جدعون گفته بود کاملاً مشخص است که با وجود تفاوت در تعداد اسرائیلی ها و ارتش مدیان، اسرائیلیان پیروز میدان می شوند. خدا به جدعون گفته بود: " به اين سيصد نفر ... شما را نجات مي دهم، و مديان را به دست تو تسليم خواهم نمود. (داوران 7:7). پس واضح بود که اگر جدعون به سخنان خدا ایمان داشت و آنها را انجام می داد، جنگ به نفع اسرائیلیان تمام می شد. خود خدا این وعده را داده بود. او نه تنها پیروزی در جنگ را تضمین کرده بود بلکه حتی در ایمان آوردن به سخنانش هم به جدعون کمک و او را در پیشرفت کار همراهی کرد. داوران 7: 9-14 می گوید:

داوران 7: 9-14
" و در همان شب خداوند وي را گفت: «برخيز و به اردو فرود بيا زيرا كه آن را به دست تو تسليم نموده ام. ليكن اگر از رفتن مي ترسي، با خادم خود فُورَهْ به اردو برو. و چون آنچه ايشان بگويند بشنوي، بعد از آن دست تو قوي خواهد شد، و به اردو فرود خواهي آمد.» پس او و خادمش، فُورَه به كناره سلاح داراني كه در اردو بودند، فرود آمدند. و اهل مِدْيان و عَماليق و جميع‌ بني مشرق مثل ملخ، بي شمار در وادي ريخته بودند؛ و شتران ايشان را مثل ريگ كه بر كناره دريا بي حساب است، شماره اي نبود. پس چون جِدْعُون رسيد، ديد كه مردي به رفيقش خوابي بيان كرده، مي گفت كه «اينك خوابي ديدم، و هان گِرده اي نان جوين درميان اردوي مديان غلطانيده شده، به خيمه اي برخورد و آن را چنان زد كه افتاد و آن را واژگون ساخت، چنانكه خيمه بر زمين پهن شد.» رفيقش در جواب وي گفت كه «اين نيست جز شمشير جِدْعُون بن يوآش، مرد اسرائيلي، زيرا خدا مديان و تمام اردو را به دست او تسليم كرده است.» "

خدا نه تنها اراده اش را به جدعون نشان داد بلکه بارها و بارها به او کمک کرد تا به آن این سخنان ایمان بیاورد. ببینید که خدا چقدر شگفت انگیز این کار ها را انجام داد: خدا او را به اردوگاه دشمن فرستاد تا خودش به گوش خودش بشنود که کسی درباره پیروزی آنها بر مدیان سخن می گوید !!! نتیجه این کمک خدا در آیه 15 آمده است. در آنجا می خوانیم:

داوران 7: 15
" و چون جِدْعُون نقل خواب و تعبيرش را شنيد، سجده نمود، و به لشكرگاه اسرائيل برگشته، گفت: «برخيزيد زيرا كه خداوند اردوي مديان را به دست شما تسليم كرده است.» "

جدعون به محض اینکه این رویا را دید و تعبیرش را شنید اطمینان یافت که خدا اردوگاه دشمن را به دست او تسلیم کرده است.

داوران 7: 16-22
" و آن سيصد نفر را به سه فرقه منقسم ساخت، و به دست هر يكي از ايشان كَرِنّاها و سبوهاي خالي داد و مشعلها در سبوها گذاشت. و به ايشان گفت: «بر من نگاه كرده، چنان بكنيد. پس چون به كنار اردو برسم، هرچه من مي كنم، شما هم چنان بكنيد. و چون من و آناني كه با من هستند كَرِنّاها را بنوازيم، شما نيز از همه اطراف اردو كَرِنّاها را بنوازيد و بگوييد (شمشير) خداوند و جِدْعُون.» پس جِدْعُون و صد نفر كه با وي بودند، در ابتداي پاس دوم شب به كنار اردو رسيدند و در همان حين كشيكچي اي تازه گذارده بودند، پس كَرِنّاها را نواختند و سبوها را كه در دست ايشان بود، شكستند. و هر سه فرقه كَرِنّاها را نواختند و سبوها را شكستند و مشعلها را به دست چپ و كَرِنّاها را به دست راست خود گرفته، نواختند، و صدا زدند: «شمشير خداوند و جِدْعُون.» و هركس به جاي خود به اطراف اردو ايستادند و تمامي لشكر فرار كردند و ايشان نعره زده، آنها را منهزم ساختند. و چون آن سيصد نفر كَرِنّاها را نواختند، خداوند شمشير هر كس را بر رفيقش و بر تمامي لشكر گردانيد، و لشكر ايشان تا بيت شِطَّه به سوي صَرِيَرت و تا سرحد ابَل مَحُولَه كه نزد طَبات است، فرار كردند. "

جدعون با نقشه ای جسورانه و فقط با 300 نفر که فقط ... کرنا، کوزه و مشعل داشتند به جنگ لشکری عظیم رفت و در نهایت هم آنها را شکست داد. حال اگر کسی بپرسد که چرا جدعون به چنین روشی به جنگ با مدیان رفت، با اطمینان کامل می توانیم جواب دهیم، زیرا خدا به او چنین گفت. همانطور که از آیات قبل به یاد داریم این خدا بود که گفت اسرائیل را نجات خواهد داد. این خدا بود که به جدعون گفت تا اسرائیلی ها را جمع کند و بعد باز خود خدا بود که 300 نفر را برای جنگ با مدیان انتخاب کرد. تمام نقشه هایی که جدعون در آن شب انجام داد از طرف خدا بود. نتیجه این کار ها هم پیروزی بزرگی برای اسرائیلی ها بود. همانطور که کلام می گوید: " خداوند شمشير هر كس را بر رفيقش و بر تمامي لشكر گردانيد، و لشكر ايشان تا بيت شِطَّه به سوي صَرِيَرت و تا سرحد ابَل مَحُولَه كه نزد طَبات است، فرار كردند ". آیات 23-25 بخش پایانی این پیروزی عظیم اسرائیلی ها را توصیف می کند:

داوران 7: 23-25
" و مردان اسرائيل از نفتالي و اشير و تمامي منسي جمع شده، مديان را تعاقب نمودند. و جِدْعُون به تمامي كوهستان افرايم، رسولان فرستاده، گفت: «به جهت مقابله با مديان به زير آييد و آبها را تا بيت باره‌ و اُرْدُنّ پيش ايشان بگيريد.» پس تمامي مردان افرايم جمع شده، آبها را تا بيت بارَه و اُرْدُنّ گرفتند. و غُراب و ذِئب، دو سردار مديان را گرفته، غُراب را بر صخره غراب و ذِئب را در چرخشت ذِئب كشتند، و مديان را تعاقب نمودند، و سرهاي غُراب و ذِئب را به آن طرف اُرْدُنّ، نزد جِدْعُون آوردند. "

همانطور که می بینیم، در بخش پایانی جنگ مابقی اسرائیلی ها هم شرکت دارند. آیه 28 در باب 8 میزان این پیروزی و نجاتی که خدا از طریق جدعون برای اسرائیل انجام داد را بیان می کند:

داوران 8: 28
" پس مديان در حضور بني اسرائيل مغلوب شدند و ديگر سر خود را بلند نكردند، و زمين در ايام جِدْعُون چهل سال آرامي يافت. "

نتیجه شرارت اسرائیلیان در نظر خدا، ترک خدا و پرستش خدایان دروغین سبب شد تا فقر و رنج بزرگی بر سر قوم فرود آید. اما، وقتی نجات خدا را طلبیدند و به سوی او برگشتند، خدا نیز پیامبری برای آنها فرستاد و از طریق کلامش آنها را سرزنش نمود. به علاوه، او جدعون را بلند کرد تا رهبر آنها باشد. اگرچه او مردی فقیر و ناشناس بود، اما اراده کرد تا خواست خدا را انجام دهد. خدا هم در عوض به او کمک کرد تا طی مأموریت نجات اسرائیل تمام کار ها را به انجام برساند. نیتجه هم این شد که اسرائیل نجات یافت و در تمام طول عمر جدعون قوم در آرامش بسر برد. البته جدعون هم در این مدت بسیار برکت یافت. در داوران 8: 29-32 می خوانیم:

داوران 8: 29-32
" و يَرُبَّعْل بن يوآش رفته، در خانه خود ساكن شد. و جِدْعُون را هفتاد پسر بود كه از صلبش بيرون آمده بودند، زيرا زنان بسيار داشت. و كنيز او كه در شكيم بود او نيز براي وي پسري آورد، و او را ابيمَلِك نام نهاد. و جِدْعُون بني يوآش پير و سالخورده شده، مرد، و در قبر پدرش يوآش در عُفْرَه ابيعَزَري دفن شد. "

جدعون زندگی طولانی و آرامی داشت. دیگر سعی نمی کرد گندم ها را در خرمن بکوبد تا از دست دشمنان مخفی سازد، بلکه با خانواده اش در آرامش زندگی کرد.

جدعون: نتیجه گیری

نتیجه این مقاله این است که: جدایی از خداوند فقط بدبختی و ناراحتی در پی دارد. اما، اگر حتی از خداوند جدا هم شویم، او همچنان حاضر است تا توبه کنندگان را نجات بخشد.

دیگر اینکه وقتی خدا کاری را به ما محول می کند، در انجام آن هم به ما کمک خواهد کرد. نشانه هایی هم که دریافت می کنیم باید در راستای کلام باشد و با اراده خدا و مکاشفه روح که قبلاً بر ما ظاهر شده هم خوانی داشته باشد. حال اگر در مسیر انجام اراده خدا کمکی بخواهیم، مطمئناً این کمک به ما کرده خواهد شد. من نمی دانم این کمک چطور انجام خواهد شد. اما می دانم که این کمک حتماً کرده خواهد شد و ما را تا پایان راه همراهی خواهد کرد. همانطور که جدعون تا آخر راه از کمک خدا برخوردار بود.

Anastasios Kioulachoglou

فارسی: Daniel Shahri

 



پانویس ها

1. متأسفانه اینجا اولین جایی نیست که عبارت " بني اسرائيل در نظر خداوند شرارت ورزيدند " را در کتاب مقدس می بینیم. در جاهای بسیاری مانند داوران 2: 11-15، 4: 1-2، 10:6، 13:1، اول پادشاهان 11: 6، نحمیا 9: 28 این عبارت تکرار شده است. این آیات و بسیاری دیگر از آیات نشان می دهد که شرارت بنی اسرائیل بت پرستی بوده است. نگاهی کلی به تک تک این آیات نشان می دهد که تمامی این شرارت های اسرائیل به خرابی، بدبختی و ناراختی ختم شده است.

2. برای نمونه داوران 3: 7-9 و 3: 12-15 و 4:3 و 10:10 و نحمیا 9: 28 را مشاهده نمایید.

3. شیطان هم قادر است نشانه هایی به ما نشان دهد. اما آن نشانه ها به تله های او ختم می شوند. به همین خاطر باید حواسمان در مورد نشانه ها بسیار جمع باشد. هدایتگر ما کلام خداست و نه نشانه ها. هرچیزی که در راستای کلام خدا باشد از خداست. اگر نشانه ای که یافته اید در تضاد با کلام است پس از سوی شیطان می آید. زمانی یک نشانه برای ما اعتبار دارد که در هماهنگی کامل با کلام باشد. در غیر این صورت هیچگونه اعتباری ندارند.